زینبزینب، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 28 روز سن داره

زینب بانو

لالایی

1393/8/12 6:24
نویسنده : مامان زهرا
265 بازدید
اشتراک گذاری

جمعه 9 آبان 93

6 محرم الحرام

وقتی مامان و بابا برای نماز صبح بیدار شدن یه دخترطلا هم باهاشون بیدار شد و هر کاری کردن این دختر بانو بخوابه نخوابید. انگار میدونست که قراره امروز یه جای مهم بره و برای یه شش ماهه آسمونی بیدار موند تا مامان زهرا لباسهای سرتاپا سفیدش رو تنش کنه و آماده رفتنش کنه.

ساعت حدود 7 و نیم داداش حسین اومد دنبال آبجی زینبش و همه با هم رفتیم مصلی همایش شیرخوارگان حسینی. اونجا بارها و بارها در طول روضه ها و گریه ها شما رو به این شش ماهه نازنین آسمونی سپردم...

همایش شیرخوارگان

اونجا با صدای لالایی ها خوابت برد

نمیدونم چه خوابی دیدی و به کجا سفر کردی توی این خواب شیرین عمیق!ولی بعد از مراسم وقتی تو خونه به همون سبک برات لالایی خوندم باز هم آرامش گرفتی و چشمهاتو بستی و خوابیدی...

همایش شیرخوارگان

میشنوی؟!!

 هنوز صدای لالایی سرزمین کربلا در آسمان میپیچه شاید زمین ما آدم ها با این صدای لالایی آسمانی بیدار بشه و روح زندگی باعزت در او جریان پیدا کنه...

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

گهواره
13 آبان 93 3:01
خوش به حالتون! من زینب رو پارسال بردم ولی امسال بی نصیب موندیم! چقدر مجلس قشنگی میشه....
مامان زهرا
پاسخ
انشاءالله زینب خانومو سال دیگه ببرید واقعا قشنگه
مامان امیرحسین جان
17 آبان 93 20:39
عزاداری هات قبول باشه زینب کوچولو.
مامان زهرا
پاسخ
عزاداریهای شما هم قبول باشه خاله جون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به زینب بانو می باشد