زینبزینب، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 30 روز سن داره

زینب بانو

خانه تکانی

1393/2/16 0:46
نویسنده : مامان زهرا
151 بازدید
اشتراک گذاری

دوشنبه 15 اردیبهشت 93

5 رجب1435

الان که مینویسم ساعت11 و 45 دقیقه شبه. شما کنارم خوابیدی. بابا علی داره تو اتاق خودش مطالعه میکنه و نور کمی از اتاق به اینجا میرسه. و البته همین نور کم هم کافیه تا من برای تو بنویسم هرچند خسته ام.

چرا خسته؟!

آخه امروز من  و مامانی کل خونه ما رو تکوندیم. از یخچال و آشپزخونه شروع کردیم تا بالکن و حمام و اتاق خواب. حتی دکور اتاق خواب رو عوض کردیم و طوری چیدیم که برای فصل گرما مناسبتره. خیلی خوشحالم که این همه کار انجام دادیم و از مامانم بخاطر همه زحمتهاش فوق العاده ممنونم و دعاگوش هستم. همینطور از شما نازنین دخترکم بخاطر همکاری خوبی که امروز داشتی و گذاشتی این همه کارهامون خوب پیش بره.

از خدا میخوام تو این ماه مبارک کمکمون کنه خونه های دلمونو بتکونیم و وارد ماه شعبان و رمضان بشیم.

راستی امروز وقتی مامانم داشت نماز میخوند میرفتی کنارش و حالت رکوع به خودت میگرفتی و میگفتی هَ دَ دَ. این اولین رکوع در زندگی شماست دختر خوبم.

شب وقتی میخواستیم مامانی رو ببریم خونه شون برسونیم چون دَدَ خون شما حسابی پایین اومده بود تا در رو باز کردیم دویدی بیرون. هر قدر صدات کردم فایده نداشت. تا بهت برسم همونطوری با پای برهنه دویدی سمت آسانسور و اگر مامانی کنترلت نمیکرد ممکن بود بدوی سمت راه پله ها! تو خیابون هم برای یه پیشی که داشت رد میشد حسابی ذوق کردی و تو ماشین کلی با مامانی دالی بازی کردی و خوابت برد.

 این هم یه تعداد از عکسهات در پارک بخاطر علاقه فراوانی که به ددر رفتن داری:

پارک

 

پارکپارکپارک

خستگی شما و خوابیدن در دنیای خرگوش ها:

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

مامان امیرحسین جان
16 اردیبهشت 93 2:31
وای چه خواب خوشمزه ای،بخورمت دخملک خرگوشی. خدا قوت مامان زهرا، ماشالا تند تند پست میذاریا . روزی ما باشه. راستی چه خبر از مصاحبه دکترا،واسه مقاله چه کار کردی؟
مامان زهرا
پاسخ
سلامت باشی عزیزم من برای مصاحبه معرفی نشدم چون شبانه بودم و تو رشته ما اصلا شبانه ها به 5 تا نمیرسید اگه بخوایم تو رشته خودمون قبول بشیم باید حتما با رتبه بالا مجاز بشیم به دو دلیل: 1- خیلی کم دکترا برمیدارن تو رشته ما 2- خانم ها رو تو خیلی از دانشگاه ها برنمیدارن من وقتی میخواستم دانشگاه ها رو انتخاب کنم خیلی جاها زده بود فقط مرد. برای همین گزینه های کمی داشتم. اگه میخوای اقدام کنی برای مطالعه خیلی جدی باید شروع کنی دوست خوبم بهله ولی خب برای من انگیزه ای بود که یه کم به فکر مقاله و پایان نامه و آزمون مجوز تدریس باشم شما چی؟ این روزها چه میکنی؟
فطرس
17 اردیبهشت 93 10:03
سلام مامانِ عزیز ممنونم که به خونه ی حقیر سرزدین. ماشاءالله چه دختر نازی دارین. خدا حفظش کنه و نامدار باشه ان شاءالله.
مامان زهرا
پاسخ
سلام خواهش میکنم. وبلاگتونو دوست داشتم لطف دارین.
مامان هستی
18 اردیبهشت 93 23:27
خسته نباشی مامانی.ماشاالله زینب جون هم بزرگ شده هم خانوم شده روزبه روزم خوشگلترمیشه بزنم به تخته چشم نخوره روی ماهشوببوس
مامان زهرا
پاسخ
ممنون لطف داری خانمی هستی جون هم خیلی ناز و خواستنیه ماشاءالله شما هم دختر گلتو ببوس
دوستانه
22 اردیبهشت 93 10:45
الهی چه دختر نازی داری ماشاء الله لا حول و لا قوّة الّا بالله العلی العظیم خدا حفظش کنه. منم یه زینب خانم 21 ماهه دارم.
مامان زهرا
پاسخ
ممنون عزیزم خدا دختر ماه شما رو هم حفظ کنه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به زینب بانو می باشد