خودت جیگری
سه شنبه 30 اردیبهشت 93
20 رجب
دخترک نازنینم الان در 14 ماهگی هستی و هنوز فقط 4 تا دندون داری. وقتی میخندی با این 4 تا دندون خرگوشی قشنگت از من و باباجون علی دلبری میکنی. وزن و قدت رو به رشده اما چون به شیر بیشتر از غذا اشتها داری و فوق العاده بچه پرانرژی و پرتحرکی هستی 400 گرم از نمودار رشدت عقب هستی. البته دکترت معتقده که این مقدار در حال حاضر نگران کننده نیست. من هم تمام تلاشم رو میکنم تا در همه حال یه مقدار خوراکی در دسترس شما نازنین دخترم باشه تا هر وقت اشتها داشتی میل کنی عزیز دلم.
هنوز هم دوست نداری وقتی خوابت میاد بندازیمت روی پاهامون بخوابی برای همین یا انقدر شیر میخوری که خوابت ببره یا میذارمت روی تاپ پارچه ای که خودم برام میبندم و انقدر لالایی میخونم برات یا شعر امام زمان علیه السلام رو از گوشی برات پخش میکنم که خوابت میبره. شبها معمولا 12 که میشه دیگه حسابی خوابت میاد صبح هم تا 10- 11 باید بخوابی وگرنه خوابت کامل نمیشه. ظهر هم یکی دو ساعت به خواب نیاز داری. البته در تمام این مدت بنده در خدمت شما هستم و مرتب باید شیر میل بفرمایین.
تازگی ها یاد گرفتی توپ بازی کنی با دست یا پا توپو به سمت ما پرت میکنی و منتظر میمونی ما برات بندازیمش. بعد با شادی و خنده مسیر توپو دنبال میکنی و میاری دوباره پرتابش میکنی.
یه مهارت بسیار دوست داشتنی دیگه ای که برای من و بابا جون خیلی خوش آینده اینه که دخترکم یاد گرفته مامان و باباشو بوس کنه و فهمیده این علامتی برای ابراز محبته. وقتی بهت میگم مامانو بوس کن دهنتو نیمه باز میکنی و با صدای «آآآآ»میچسبونی به لپم. وقتی میگم بیا بوست کنم لپتو میاری جلو.
حالا دیگه به راه رفتن کاملا مسلط شدی. بعضی وقت ها از مبل ها بالا میری و تنهایی پایین میای. من فقط یکی دوبار بهت گفتم باید برگردی و با پاهات پایین بیای نه با سرت و شما خیلی زود یاد گرفتی.
متوجه اکثر حرف هایی که بهت میزنم میشی و عکس العمل نشون میدی. وقتی کار اشتباهی میکنی بهترین راه برای ما اینه که حواستو پرت یه مورد دیگه بکنیم و شما انقدر زود دست از کارت میکشی و میری دنبال نخودسیاه که ما حیرت زده میشیم.
این روزها یه عروسک جدید داری که مامان جون «مامان بابا» برات سوغاتی آورده و اسمش جیگره شما هم که دو هفته ای میشه این کلمه رو یاد گرفتی میگی «جیججَ».
خودت جیگری دختر گل مامان