یازده نکته
پیامی برایم آمد که من را روانه سایت بیان معنوی کرد. 11 نکته برای آمادگی قلبی در شب های قدر آنجا پیدا کردم. 11 نکته مهم و اساسی که به انسان یادآور میشود که چگونه برای صفای دل و نورانی شدن قلب در این شب عزیز تلاش کند.
وقتی همه را خواندم با تمام وجود دلم خواست همه هم بخوانند و بدانند. کمی خلاصه کردم و دستی به سر و روی این نکات ناب کشیدم. و منتظرم برای پرینت این صفحات و پخش آنها در مسجد میان آدمهایی که حالا شبهای زیادی است که در کنار آنها خدایم را صدا زده ام. همراهانی که یار و رفیق اشک های روضه های این شبها هستند و برای من بسیار عزیز و محترمند. و برای سعادت تک تکشان دعا میکنم.
مهمترین چیزی که باید برای شب قدر آماده کنیم، قلبمان است
ما وقتی میخواهیم به سفر برویم، طبیعتاً یکسری مقدمات را برای آن فراهم میکنیم. حالا در نظر بگیرید که میخواهید سفر بسیار باعظمت «لیلهالقدر» را شروع کنید؛ شبی که از سی هزار شب(هزار ماه) برتر است.
11 آمادگی مهم قلبی در شب قدر:
1- دلمان را از کینه و حسادت و دشمنی نسبت به مؤمنین خالی کنیم
حتی اگر کسی به ما ظلم کرده است، از او بگذریم؛ البته منظور ما از کسانی که به ما ظلم کردهاند، غیر از جریان استکبار و ظالمان و صهیونیستها و منافقان است؛ حساب اینها جداست. پیامبر گرامی اسلام(ص) چند مرتبه دربارۀ کسی فرموده بود که او اهل بهشت است...به او گفتم: رسول خدا(ص) چندبار فرموده است که تو اهل بهشت هستی، خودت فکر میکنی برای چه اهل بهشت هستی؟ او گفت: شاید به این دلیل باشد که من کینۀ کسی را به دل نمیگیرم و نسبت به کسی بدخواهی نمیکنم(تنبیه الخواطر/1/126) روایات دیگری از پیامبر اکرم(ص) نیز هست که یکی از علائم عاقبت بهخیری(علائم اهل بهشت)، دلسوزی و خیرخواهی برای مسلمانها و مؤمنین است. (خصال/1/294) دلِ پاک داشتن نسبت به دیگران، خیلی مهم است. همۀ کسانی که ممکن است ما از آنها بدمان بیاید، حتی کسانی که به ما ظلم کردهاند(و شاید لازم باشد که تنبیه شوند) بالاخره بندگان خدا هستند و خداوند دوست ندارد ما نسبت به بندگانش کینه و خصومت داشته باشیم. بهجای کینهورزی نسبت به کسانی که به تو آزار رساندهاند(البته غیر از ظالمان و مستکبرانِ عالم) میتوانی از خدا بخواهی که شرّ او را از سر تو دفع کند که آزارش به تو نرسد. رسول خدا(ص) فرمودهاند: از لغزشهاى خطاکاران درگذرید تا بدین سبب خداوند شما را از مقدّرات ناگوار حفظ کند(ورام/2/120) و در روایت دیگری فرمودهاند: از گناهان مردم در گذرید، تا خداوند بدین سبب عذاب دوزخ را از شما دور گرداند (همان منبع)
2- با رضایت درِ خانۀ خدا برویم، نه با شکایت/ «شکر» یکی از آداب دعاست
دل انسان توأم با رضایت باشد نه توأم با شکایت؛ یعنی از خدا ناراضی نباشیم. حتی اگر از زندگی خودمان هم ناراضی هستیم، لااقل از خدا راضی باشیم. بگوییم: «خدایا! من از تو راضی هستم. حتماً در این مشکلات و گرفتاریهایی که به من دادهای، یک مصلحتهایی را برای من درنظر گرفتهای...»امام حسن(ع) میفرماید: «من ضمانت میکنم اگر در قلب کسی جز رضای الهی نباشد، هر دعایی کند مستجاب شود؛(کافی/2/62) یعنی رضایت دادن به رضای الهی، انسان را مستجابالدعوه میکند. در شب قدر به امام رضا(ع) توسل پیدا کنید که امام رضا(ع) شما را کمک کند و شما را به «مقام رضا» برساند. طبیعتاً یکی از ابعاد و آثار رضایت از پروردگار، «شکر» خواهد بود. انسانِ راضی از نعمات الهی طبیعتاً شاکر میشود و تازه میتواند نعمات و الطاف خداوند نسبت به خودش را ببیند. شکر یکی از شرایط و آداب دعاست. کسی که میخواهد از خدا چیزی بخواهد، اول باید از خدا شاکر باشد.
3- بلند همت باشیم و کم نخواهیم/ همت بلند از علائم صفای باطن است
اگر کسی کم بخواهد، این علامت قساوت قلب و نورانی نبودن اوست. همت بلند از علائم صفای باطن است. مثلاً اگر میخواهی دعا کنی که «خدایا! مرا از سربازان حضرت ولیعصر(ع) قرار بده» بهجای آن بگو: «خدایا! مرا از فرماندهان حضرت قرار بده» یا اگر میخواهی برای نجات همۀ فقرای عالم از فقر و تنگدستی دعا کنی، برای خودِ ظهور دعا کن که بالاتر از آن است. کسی که فقط به فکر خودش باشد، صفای باطن ندارد. انسان سادهلوحی که صرفاً برای نجات خودش از مشکلات، دعا میکند، صفای باطن ندارد؛ درحالیکه میبیند نجات خودش از مشکلات، به نجات همۀ عالم از مشکلات، گره خورده است. کمااینکه امام زمان(ع) میفرماید: «برای فرج، خیلی دعا کنید که فرج شما هم در همان است؛(کمالالدین/2/485) در شب قدر بنشینید زار زار گریه کنید برای اینکه «خدایا! چرا من جزء بهترین بندگان تو نیستم؟» برایش غصه بخورید.
4- برای خودمان خوبیای قائل نباشیم/با دست خالی درِ خانۀخدا برویم
مثل کسانی در شب قدر حضور پیدا کن که در پروندۀ خودشان هیچ خوبیای نداشتهاند و فقط بدی و گناه داشتهاند. فکر کن که اگر همیشه گنهکار بودی و هیچ ثوابی نداشتی، در شب قدر چگونه درِ خانۀ خدا میرفتی؟ چقدر با انکسار و تضرع و با دست خالی درِ خانۀ خدا میرفتی؟ الان هم همانطوری درِ خانۀ خدا برو. نگویید: «ما که عرق نخوردهایم، چاقو نکشیدهایم، بینمازی نکردهایم، و خیلی از گناهان را انجام ندادهایم!» منظور ما هم این نیست که این گناهانی که مرتکب نشدهاید را به خودتان نسبت دهید. ولی ما کارهایی انجام دادهایم که خدا از ما (در حدّ و اندازۀ خودمان) انتظار نداشته است. چه بسا خدا از آن آدم چاقوکش، انتظار داشته که چاقو بکشد(به خاطر شرایط و فضای تربیتیای که در آن قرار داشته است) و چه بسا اگر ما یک ترک مستحب یا انجام مکروه داشته باشیم، به اندازۀ چاقوکشی آن فرد، در نزد خداوند، غیرقابل قبول و بد باشد.مهم این است که در محضر خداوند و نسبت به مقام ربوبی و نسبت به قدرشناسی پروردگار عالم، خودمان را صفر ببینیم چون ما قطعاً قدر خدا را آنچنان که شایسته است ندانستهایم: «وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِه»(زمر/67) این روحیۀ انکسار خیلی مهم است. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «ای اباذر، به کوچک بودن گناه خودت نگاه نکن، بلکه ببین گناه چه کسی را انجام دادهای(چه کسی را نافرمانی کردهای)؛ (امالی طوسی/528) یعنی گناه خودت را با عظمت خداوند مقایسه کن؛ در این صورت کمترین جنایت خودت را بزرگترین جنایت خواهی دید. الگوی طبیعی چنین حالتی اولیاء خداوند هستند و این حالتِ انکسار و تضرّع را در مناجاتهای امام سجاد(ع) و سایر ائمۀ هدی(ع) میتوان دید.
5- برای آیندۀ خودمان به چیزی جز خدا تکیه نکنیم
مثلاً فرض کنی که برگۀ بیماری سرطان را به دست تو دادهاند و گفتهاند که دیگر کار تو تمام است و رفتنی هستی. یعنی اصلاً برای خودت آیندهای نبینی و فقط به خدا اتکاء کنی. در روایات بر ارزش توکل، خیلی تأکید شده است(غررالحکم/3859) و در برخی از روایات، توکل را عالیترین عمل(التَّوَکُّلُ أَفْضَلُ عَمَلٍ؛ غررالحکم/3857) و بهترین چیزی که انسان میتواند به آن تکیه کند، معرفی کردهاند(التَّوَکُّلُ خَیْرُ عِمَادٍ؛ غررالحکم/3855) البته توکل مراتبی دارد که ما هر مرتبهای از آن را بتوانیم، خوب است بهدست آوریم.
6- محبت به اولیاء خدا
اگر زیارت امام حسین(ع) در شب قدر، اینقدر تأکید شده، معنایش این است که دلِ خودتان را در پیچ و تاب حرم امام حسین(ع)-و اساساً حرم اهلبیت(ع)- قرار دهید. خداوند در شبهای قدر-به واسطۀ شهادت امیرالمؤمنین(ع)- دلهای ما را متوجه امیرالمؤمنین(ع) کرده و قلب ما را نسبت به ایشان مهربان و پُرمحبت میکند و این از الطاف الهی است. نه تنها در شب قدر، باید به یاد امیرالمؤمنین(ع) باشیم بلکه سعی کنیم محبت امیرالمؤمنین(ع) را تا آخر ماه مبارک رمضان، از یاد نبریم. ببینیم آیا میتوانیم ده شب برای امیرالمؤمنین(ع) عزاداری کنیم؟ البته کار دشواری است و اجرای آن ظرفیت میخواهد. در شب قدر باید دل خودت را در معرض نور اهلبیت(ع) قرار دهی. تو که امام حسین(ع) را دوست داری، در شب قدر مدام برای خودت روضه بخوان تا دلت برای مصائب امام حسین(ع) آتش بگیرد. این از مقدمات سعادت انسان است.دلِ باصفا، دلی است که اولیاء خدا را دوست دارد و عاشق آنهاست. در عبادتهای شبهای قدر، یکی از چیزهایی که به ما سفارش شده است قرآن سر گرفتن و قسم دادن به چهارده معصوم(ع) و قرآن است و این مسأله، خیلی راز دارد. یعنی ما آویزان به ثقلین هستیم؛ ثقل اکبر و ثقل اصغر. حالا اگر دل تو آنچنان که باید و شاید نسبت به اولیاء خدا صاف نباشد، یعنی وضعش خراب است و عبادت تو را نمیپذیرند. حتی اگر هزار سال هم عبادت کنیم ولی مهر اولیاء خدا در دلمان نباشد، از ما نمیپذیرند. (منلایحضرهالفقیه/2/245)
7- برائت از دشمنان خدا/ نفرت از دشمنان خدا را به دلمان بیاوریم
یکی دیگر از شرایط یک دلِ سالم برای شبهای قدر، برائت از دشمنان خداست. در شب قدر، لازم است یک روضۀ حضرت زهرا(س) برای خودمان بخوانیم، یا روضۀ حضرت رقیه(س) بخوانیم تا نفرت نسبت به دشمنان قسیالقلب ایشان را به دلمان بیاوریم. بعضیها اَدای صلح و نوعدوستی را درمیآورند و میگویند: «لعن نکنید، دشمنان خدا هرچقدر هم بد بودهاند، رهایشان کنید. مهربان باشید!» اتفاقاً همین کسانی که دم از مهربانی و نوعدوستی میزنند، خودشان قسیالقلب هستند. اینها اصلاً نمیدانند «عدوّ الله» یعنی چه؟ وقتی خدا «لطیف» است، مگر دشمن خدا هم میتواند لطیف باشد؟!
8- کرنش در مقابل عظمت پروردگار
ما نباید فقط خدا را دوست داشته باشیم، نباید فقط از خدا گدایی کنیم، نباید فقط از خدا طلبِ ترحّم کنیم، بلکه «الله اکبر» گفتن، تعظیم پروردگار و تسبیح خداوند هم لازم است. دعای جوشن کبیر، از این جهت خیلی عالی است.در شب قدر، برای تواضع و تکریم پروردگار عالم بیاییم و نمازِ مؤدبانه بخوانیم. آداب شب قدر را بهجا بیاوریم. سجدهها و رکوعهای قشنگ انجام دهیم. اذکاری که در دعای جوشنکبیر میگوییم، با توجه بخوانیم. از عظمت پروردگار یاد کنیم.
9- امید و حسن ظنّ به خدا
امید ما به خداوند، خیلی باید بالا باشد. در اینجا امید را حتی مقابل «خوف» هم در نظر نمیگیریم بلکه امید را به معنای «حسن ظنّ» نسبت به پروردگار در نظر میگیریم. در شب قدر اولاً نسبت به آنچه که خداوند تا کنون با ما روا داشته است، باید اعلام رضایت و شکر کنیم(بند دوم که قبلاً بیان شد) ثانیاً نسبت به آنچه مِنبعد میخواهد نسبت به ما روا دارد، حسن ظنّ داشته باشیم. پیش خودمان بگوییم: «امشب خدا میخواهد آخرِ لطف خود را نسبت به من داشته باشد، من یقین دارم که خدا به من فوقالعاده مهربان است». (امام محمد باقر(ع) میفرماید: هیچ بنده مؤمنى حسن ظنّ به خدا ندارد مگر اینکه خدا به اندازه گمانش با او رفتار میکند، چون خدا کریم است و تمام خیرات در دست اوست و شرم دارد از اینکه بنده مؤمنش گمان خوبى به او ببرد سپس مخالف گمان و امیدش عمل کند، به خدا حسن ظنّ داشته باشید و مشتاق او باشید؛ کافی/2/72)
10- خوف و شوق نسبت به عذاب و ثواب الهی
در کنار حسن ظنّ نسبت به پروردگار عالم، خوف و شوق نسبت به عذاب و ثواب الهی نیز عامل مهمی برای صفای دل انسان است.جهنم در واقع به عنوان قلّۀ عذاب الهی است. شما هرچقدر جهنم را جدّی بگیرید، از آن فاصله خواهید گرفت. اگر در شب قدر بتوانید از جهنم فاصله بگیرید، از سایر عذابها نیز دور خواهید شد.جالب اینجاست که فردای شب قدر، شما وقتی میخواهید مناجات کنید، باز هم باید از خدا بخواهید که «خدایا! ما را از عذاب جهنم نجات بده!» با اینکه دیشب که شب قدر بود، این را از خدا خواسته بودید (خَلِّصْنَا مِنَ النَّارِ یَا رَب؛ فرازی از دعای جوشن کبیر که 100 بار تکرار میشود) ولی باز هم باید از عذاب جهنم، بیشتر از قبل فاصله بگیریم. چون هرچه از این نقطه فاصله بگیریم، به آن نقطۀ معهود نزدیکتر میشویم. خداوند میفرماید: به عزّت و جلالم سوگند که براى بندهام دو ترس و دو امنیت را یکجا فراهم نمیآورم: اگر در دنیا خود را از من ایمن بداند در روز رستاخیز او را هراسان کنم و اگر در دنیا از من بترسد، در روز قیامت او را ایمن گردانم. (خصال صدوق/1/79)
11- مراقبت از ورود عُجب و غرور به دل
از اینکه نمیتوانیم قدر این شب را بدانیم، اظهار عجز کنیم
مراقب باشید همین آمادگی پیدا کردن برای ورود به شب قدر، موجب نشود که یک غروری به دل شما راه پیدا کند که مثلاً پیش خود بگویید: «چه خوب است که من با این آمادگی وارد شب قدر میشوم!»؛ مراقب عُجب باشید.گاهی اوقات انسانها وقتی برای کاری آماده میشوند، همین آمادگیشان، کار را خراب میکند. چون یک نوع عُجب و غرور پیدا میکنند. از این جهت که ما ناتوان هستیم از اینکه قدر این شب را بدانیم، باید یک اظهار عجزی درِ خانۀ خداوند داشته باشیم، تا چشم دلمان به یک فضاهایی باز شود که واقعاً زندگی دیگری را برای ما رقم میزند .
هریک از شرایط فوق را به هر مقدار نداشته باشیم، همانمقدار از فیض شب قدر محروم خواهیم بود. میتوانید برای توجه بیشتر به این موضوعات، آنها را برای خودتان فهرست کنید، برای حضور قلب در شب قدر روی آنها فکر کنید و یکی یکی برای خودتان علامت بزنید که کدامیک از این شرایط را دارید و کدامیک را ندارید یا کم دارید؟
حتی در شب قدر میتوانید به این فهرست نگاه کنید و در مناجاتهای خودتان تا صبح، اینها را به عنوان خواستههای خودتان درِ خانۀ خداوند مطرح کنید. هرچقدر از این شرایط را که نتوانستید مهیا کنید، درِ خانۀ خدا اظهار عجز کنید و بگویید: «خدایا! بیش از این نتوانستم برای شب قدر آمادگی پیدا کنم، بقیهاش را خودت درست کن...»
حجة الاسلام پناهیان. سخنرانی شب قدر
لینک متن اصلی:
http://bayanmanavi.ir/post/2346