زینبزینب، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 28 روز سن داره

زینب بانو

فصل اول

1393/5/17 16:42
نویسنده : مامان زهرا
259 بازدید
اشتراک گذاری

جمعه 17 مرداد

کلاس درس مادری

فصل اول: زورگویی و برچسب منفی زدن به بچه ای که قوانین دنیا رو نمیداند اشتباه است!

ما مدتهاست در زمین زندگی کرده ایم و زمینی شدیم. از به دنیا آمدنمان تا لحظه ای که در آن به سر میبریم هر کدام نقشی بر لوح زندگی زده ایم و خود را به رنگی آغشته کرده ایم.

اما در این دنیای بزرگ هر روز و هر شب مسافرهای کوچکی قدم به عرصه زندگی میگذارند. وقتی در آغوششان میگیریم لذت میبریم چون بوی دنیایی غیرزمینی را از آنها استشمام میکنیم. اما همین که شروع به شناخت دنیای ما میکنند فراموش میکنیم این فرشته های کوچک اصلا هیچ تصوری از دنیای ما ندارند!

هیچ قانونی را نمیدانند!

هیچ کدام از اصول رفتاری ما بزرگترها در مورد این موجودات نرم و نازک صدق نمیکند!

گل زندگی

یک سال که میگذرد مسافر کوچک قصه ما به راه میفتد. کم کم میدود. و شاید دیگر نتوان به راحتی او را نشاند. شوق شناخت و تکامل او را وادار به فعالیت میکند. ولی دقیقا در همین لحظات حساس، آدم بزرگ هایی وارد قصه زندگی مسافر کوچک میشوند که خواسته یا ناخواسته به او آسیب میزنند.

و چقدر این قصه رنج آور میشود وقتی با مقایسه کردن بچه ای که آرامتر است سعی در تخریب بچه دیگر میکنند.

وقتی یک مادر را تحت فشار قرار میدهند که چرا بچه ات را کنترل نمیکنی؟!!

وقتی سعی میکنند به یک مادر القا کنند رفتار قاطع و جدی با یک مسافر تازه به دنیا آمده بکن تا او را از خطرات احتمالی حفظ کنی. محکم بگیرش و نشان بده از او عصبانی هستی یا مرتب به دنبالش بدو تا یک وقت زمین نخورد!

اما یک سوال: اگر مسافر زمین نخورد، اگر بازی و بدو بدو نکند، اگر در بازی با همسالانش به طرف آنها ندود که محکم بگیردشان، اگر پرت نکند و پرت نشود از کجا قوانین دنیا را لمس کند؟

یادگیری که با اخم و عصبانیت مادر به بچه منتقل شود تاثیرگذارتر است یا یادگیری که با لمس و درک حقایق و با کنترل نامحسوس مادر همراه باشد؟

چرا همه اینها را در حرفها و کتابها میگذاریم و در رفتار با بچه ها فقط به فکر احساسات و افکار خودمان هستیم؟

چرا وقتی بچه ای که هنوز در حد تکلم کردن هم با دنیای ما آشنا نیست تلاش میکند اسباب بازی خود را حفظ کند سریع برچسب خسیس بودن به او میزنیم؟

چرا وقتی بچه ای به هر دلیلی دیگری را میزند یا هل میدهد سریع برچسب وحشی بودن و لجبازی کردن به او میزنیم؟  

چرا وقتی بچه دیگری را نوازش میکنیم و در خواست محبت از بچه ای میبینیم برچسب حسود بودن به او میزنیم؟

چرا افکار و رفتار زشت رایج در دنیای خودمان را بر سر این مسافران بیگناه میکوبیم؟

کاش قبل از بچه ها، خودمان کمی آرام و قرار بگیریم

کلاس درسی برای خودمان بگذاریم و قبل از اینکه رفتار نادرستی بکنیم به تربیت خودمان بپردازیم!

پسندها (7)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

گهواره
18 مرداد 93 1:37
واقعا چرا؟؟ ما بزرگترا فقط میخوایم همه چیزو کپسولی و یهو به بچه ها یاد بدیم و اونام یاد بگیرن!!!!!شاید اگه هممون یاد بچگی هامون بیافتیم بهتر بتونیم بچه هامون رو تربیت کنیم...
مامان زهرا
پاسخ
درسته به نظر من هم برای درک درست بچه و تربیت او باید از نگاه خود بچه دنیا رو ببینیم نه از نگاه خودمون!
دوباره من
19 مرداد 93 9:55
پدری را دیدم که به بچه ی نوپای خود چگونگی دفاع بازدن را می آموخت .....چندسال بعد همان پدر رادیدم که با پرتاب سنگ توسط فرزندش سرش شکسته بود....گاهی ما ازاین فرشته های زمینی غولهای فضایی میسازیم
مامان زهرا
پاسخ
بله متاسفانه درسته خدا کمک کنه در مسیر تربیت و تکامل بچه هامون قدمهای مثبت و سازنده ای برداریم
مامان هانا
23 مرداد 93 19:58
چون نارس بود شبکیه چشمش در اثر اکسیژن رسانی تخریب شده بود و رگهای چشمش بسته بود عزیزم لینکت کردم هانای منم بلینک
مامان زهرا
پاسخ
آخی عزیزم خدا رو شکر که الان حالش خوبه ممنون باشه حتما
مامان
26 مرداد 93 10:50
سلام عزیزم . خوبی خانومی؟ چه خبرها؟
مامان زهرا
پاسخ
سلام ممنون شکر خدا خوبیم شما خوبی؟
fatima
26 مرداد 93 12:39
سلام دوستم.... به وبلاگ من یه سر بزن. خیلی خوشحالم می کنی اگه بیای...... منتظرتم نظر یادت نره..........
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به زینب بانو می باشد