زینبزینب، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره

زینب بانو

پرنده ام آرزوست

1393/8/7 10:49
نویسنده : مامان زهرا
263 بازدید
اشتراک گذاری

سه شنبه 6 آبان

3 محرم الحرام

بانوی کوچکم دیشب در مراسم عزاداری برای بانو حضرت رقیه سلام الله علیها برای تو نیت کردم و از ایشان خواستم دستهای کوچکت را در دستانشان بگیرند و در آسمان ولایت پرواز بدهند.

و امروز و امشب تو چقدر به نظرم آرامتری

شاید هم قلب من آرامتر است

هر وقت افکار آزاردهنده شامل رفتار بقیه با تو به ذهنم رسید استغفار کردم و به خدا پناه بردم

خداوندا فکرهای ما رو پر از یاد و ذکر خودت بکن

و به آدم هایی که از روی نادانی رفتارهایی میکنند که باعث دلخوری و رنجش دیگران میشوند دانایی بده و هدایتشون کن

دخترقشنگم تو برای من یه فرشته ای! یه امانت پاک که خدا به من سپرده. و چون در تلاشم خوب امانتداری کنم گاهی وقتها از حرفها و رفتار اطرافیان میرنجم چون میترسم روح لطیف تو رو تحت تاثیر قرار بده. چون یقین دارم هر نوزادی متوجه همه حرکات و حرفهای ما میشه از سوء برداشت بعضی ها نسبت به بازیگوشی تو نازنینم میرنجم.

شب حضرت رقیه سلام الله علیها یه روسری خوشگل تو هیئت به دخترکم هدیه دادند. من انقدر خوشم اومد که همون لحظه خواستم سر خانم کوچولوی خودم بکنمش اما دخترک اون لحظه روسری دلش نمیخواست. چون با تیزهوشی تمام میدونه هر چیزی که مثل کلاه بره رو سرش مال وقتیه که بخوایم بریم بیرون از خونه. برای همین هم همون لحظه روسری رو از سرش درآورد. یه خانم آشنا چنان حرف بدی زد که متاسفانه فکر و دل من به لرزه دراومد و تا دقایقی نمیتونستم به سخنرانی گوش بدم. زمان برد تا برگشتم به حال خودم...

اما واقعا در تعجبم از آدمهایی که هر حرفی رو هر جایی به هر شکل که دلشون میخواد به بچه ای که هنوز زبون باز نکرده میزنن و خیلی راحت فکر میکنن این بچه که حالیش نیست!!!

آدمهایی که خیلی نزدیکند اما به اندازه غریبه ها هم برای دیدن زینب بانو نمیان و حتی لحظه های کوتاهی که دخترک رو میبینند بهش محبت خالصانه ندارند اما وقتی دخترک رو میبینند انتظار دارند که با گرم و صمیمی به آغوششون بیاد!!!

وقتی دختر بی گناه اونها رو میبینه و با ناز سرشو پایین میندازه چون بعد از چند وقت ندیدنشون خجالت کشیده و غریبی میکنه، خیلی راحت به خودشون اجازه میدن روی بچه برچسب منفی بزنند و میگن وااای چه دختری! اخمهاشو ببین! این اصلا طرف ما نمیاد!!! چه بداخلاق!

....

خدایا به تو پناه میبرم

خدایا دخترم رو غرق محبت خودت کن و از آدمهایی که فهم و درکش رو دست کم میگیرن بی نیاز کن.

و به من توان بده خویشتن داری کنم و احترام این آدمهای بزرگتر از خودم رو با بیان افکارم به اونها زیر سوال نبرم.

یا رقیه-سلام الله علیه- ! به وسعت همه اون شب تنهایی و بی پناهی و غریبی که با صبر جمیل سپری کردین! ازتون میخوام دخترم رو در  پناه محبت و آغوش گرم خودتون بگیرین و نذارین حرفهای گزاف و بیهوده روح کوچکش رو خراش بده.

در بی کسی ها پناه دخترم باشین حتی اگر روزی بدون مادر یا بدون پدر بود.

شما بیشتر از هر کس درک کردین با سن کم غریب بودن چقدر سخته پس به وسعت روحتون بالهای آشنایی رو برای زینب بانو باز کنین و خودتون پرواز رو بهش یاد بدین...

که من با تمام وجود میخواهم دخترم در زندگی پرنده باشد نه برَنده

که رسم پرنده شدن رها کردن و کنده شدن از زمین است. از همه این حرفها و مادیات بریدن است،

و رسم برنده شدن چسبیدن به مسابقه های دنیایی است که هر روز با زرق و برق بیشتر برپا میشود...

دخترم را به شما میسپارم

به او بال و پر بدهید

پرواز را بیاموزیدش

حاجت من از شما این است

یک پرنده میخواهم

پرنده...

پرنده

پرنده ای که در مسیر ولایت به پرواز دربیاید و معرفت الهی را آنگونه که شایسته است کسب کند

پرنده که دنیا برای او هر لحظه کوچکتر و کوچکتر شود و همزمان روح او بزرگ و بزرگتر شود 

انقدر بزرگ شود که لیاقت خدمت و سربازی مولا و صاحب زمانش را پیدا کند

و در او فنا شود

چنین پرنده ام آرزوست!

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

گهواره
8 آبان 93 2:43
بله متاسفانه همینطوره... گاهی بزرگترها فکرمیکنند چیزی که برای اونها منفعتی نداشته باشه بهتره که نباشه...و این فکره اکثر مردم این دنیاس...
مامان زهرا
پاسخ
خدا همه ما رو هدایت کنه انشاءالله
مامان نازنین زهرا
8 آبان 93 10:33
قبول باشه زینب بانو.... یه تجربه ،من هم قبلا از بعضی حرفای اینجوری ناراحت میشدم...اما دیدم واقعا بعضی نه از روی بدی که فقط به علت اینکه نمیدونن با یه بچه چطور حرف بزنن این چیزا رو میگن.... پس کافی بچتون که یه کم بزرگتر شد ومعنی این حرفارو فهمید توی بغلتون بگیرینو جلوی اون طرف بگین نه مامان فلانی دوست داره ..نه مامان ناراحت نشو....وحرفایی متناسب با حرفای همون شخص پس هم بچت دچار بغض وناراحتی نمیشه وهم طرف بیشتر متوجه حرف زدنش میشه... مارا در ین شبا فراموش نکنین
مامان زهرا
پاسخ
قبول حق باشه.ممنون چه راهکار خوبی من همین الان هم مطمئنم دخترم معنی حرفها رو میفهمه پس بهتره همون لحظه براش توضیح بدم تا اینقدر غصه دار نشم شما هم همینطور. دعامون کنید
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به زینب بانو می باشد